پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
جُبِلَتِ القُلوبُ علی حُبِّ مَن أحسَنَ إلَیها، وَبُغضِ مَن أسَاءَ إلَیها؛

دل‌ها در بند دوستی آن کسی است که به آنها نیکی کرده و دشمن آنکه به آنها بدی کرده است.
تحف‌العقول، حکمت 17
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی مدظله‌العالی:

در جایی دیگر به جای تعبیر «جبلت» چنین آمده است: «إنَّ اللهَ جَبَلَ قُلوبَ عِبادِهِ عَلی حُبِّ مَن أحسَنَ إلَیها وُ بُغضِ مَن أساءَ إلَیها».(1)
«جَبَل» به معنای خلقت است امّا نه هر خلقتی، بلکه آن خلقت ریشه‌دار که قابل تغییر نیست مثل اینکه می‌گویند: جبلّی فلان کس است، یعنی چنان در او ریشه دوانده که قابل تغییر نیست و در واقع از جبل به معنای کوه گرفته شده چون نمی‌توان کوه را از جایش حرکت داد، به همین جهت صفاتی که در خلقت جای می‌گیرد و قابل تغییر نیست از آن تعبیر به جبل می‌کنند.
در این حدیث می‌فرماید: خداوند دلها را چنان آفریده است که به کسانی که به آنها نیکی کنند علاقه‌ی عمیق دارند و نسبت به کسانی که به آنها بدی کنند کینه دارند، بنابراین خوبی سبب عشق و علاقه و بدی سبب دشمنی است.

راه نفوذ در دیگران:
می‌توانیم از این حدیث راه نفوذ در دیگران را پیدا کنیم.
منظور از نفوذ، کلاه‌گذاری نیست بلکه نفوذ به حق در دیگران است. بهترین راه برای نفوذ در دیگران راهی است که در روایت آمده یعنی نیکی کردن به مردم و حل کردن مشکل مردم؛ البتّه کمک به حلّ مشکلات، و نیکی کردن به مردم تنها کمک مادی نیست، بلکه استفاده از سرمایه‌هایی است که در اختیار داریم و فناناپذیر است. همان‌که امیرالمؤمنین علیه ‌السلام می‌فرماید: از رسول خدا صلّی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود:
«إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأموالِکُم فَسَعُوهُم بِأخلاقِکُم؛ شما با پول نمی‌توانید همه‌ی مردم را جذب کنید ولی با اخلاق نیکو می‌توانید مردم را جذب کنید».(2)
این کار هزینه‌ی زیادی هم نمی‌خواهد، مانند برخورد نیکو با همسایه، پیش از او سلام کردن، احوال‌پرسی کردن و احوال خویشان او را پرسیدن، در غیاب دوست از او دفاع کردن و اگر بیمار شد عیادتش نمودن و در غم و شادی شریک او بودن.
یکی از عوامل پیشرفت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در صدرِ اسلام، نفوذ آن حضرت در دلها بود که خداوند می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ»؛ از پرتو رحمت الهی در برابر آنها [مردم] نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند».(3)
و می‌فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛ و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری».(4)
اخلاقی که عقل در آن حیران است، چرا که اگر مردم را به بندگی خدا دعوت می‌کنی تو خود بیش از همه عبادت می‌کنی، و اگر از کار بد باز می‌داری تو قبل از همه خودداری می‌کنی، آزارت می‌دهند و تو اندرز می‌دهی، ناسزایت می‌گویند و تو برای آنها دعا می‌کنی، بر بدنت سنگ می‌زنند و خاکستر داغ بر سرت می‌ریزند و تو برای هدایت آنها دست به درگاه خدا بر می‌داری.
تا توانی دلی به دست آور *** دل شکستن هنر نمی‌باشد
یک نمونه از اخلاق پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در فتح مکّه نمایان شد؛ هنگامی که مشرکان خونخوار و جنایت پیشه که سالیان دراز هر چه در توان داشتند بر ضدّ اسلام و شخص پیامبر صلّی‌ الله‌ علیه و آله به کار گرفتند، در چنگال مسلمین گرفتار شدند، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله بر خلاف تمام مناسبات دوستان و دشمنان، فرمان عفو عمومی صادر کرد، و تمام جنایات آنها را به دست فراموشی سپرد، و همین سبب شد که به مصداق «یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» (6) مردم فوج فوج مسلمان می‌شدند.
از امام حسین‌بن‌علی علیه‌ السلام نقل شده است که می‌فرماید: «سألت امیرالمؤمنین علیه‌ السلام عن سیرة رسول‌الله صلّی الله علیه و آله مع جلسائه، فقال: «کان رسول‌الله صلّی الله علیه و آله دائِمَ البِشرِ، سَهلَ الخُلُق، لینَ الجانِب، لیس بِفَظٍّ وَلا غَلیظٍ، ولاصَخّابٍ ولا فَحّاشٍ، ولا عیابٍ ولا مَدّاحٍ، یتَغافَلُ عَمّا لایشتَهی، فلا یؤیسُ مِنهُ وَلا یخَیبُ فیه مُؤَمِّلِیهِ، قَد تَرَکَ نَفسَهُ مِن ثَلاثٍ: المِرَاءِ وَالإکثَارِ وَمِمّا لا یعنِیهِ، وَ تَرَکَ‌النّاسَ مِن ثلاثٍ: کان لا یذُمُّ أحَداً وَلا یعَیرُه، ولا یطلُبُ عَورَتَهُ»؛ از پدرم امیرمؤمنان علی علیه ‌السلام درباره‌ی ویژگیهای زندگی پیامبر صلّی الله علیه و آله و اخلاق آن حضرت سؤال کردم و پدرم مشروحاً به من پاسخ فرمود، در بخشی از این حدیث آمده است:
پیامبر صلّی الله علیه و آله با هم‌نشینان همیشه خوش‌رو و خندان و سهل‌الخلق و ملایم بود، هرگز خشن و سنگدل و پرخاشگر و بدزبان عیب‌جو و مدیحه‌گر نبود، هیچ‌کس از او مأیوس نمی‌شد، و هر کس در خانه‌ی او می‌آمد ناامید باز نمی‌گشت، سه چیز را از خود رها کرده بود: مجادل در سخن، پرگویی و دخالت در کاری که به او مربوط نبود، و سه چیز را در مورد مردم رها کرده بود: کسی را مذمّت نمی‌کرد، سرزنش نمی‌فرمود و درباره‌ی لغزشها و عیوب پنهانی مردم جستجو نمی‌کرد».(6)
روایات در این زمینه فراوان است که به چند روایت اشاره می‌کنیم:
1.پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می‌فرماید: «إنَّ المُؤمِنَ لَیدرِکُ بِحُسنِ خَلقِهِ دَرَجَةَ قائِمِ اللَّیلِ وَصَائِمِ النَّهارِ؛ مؤمن با حسن خلق خود به درجه‌‌ی کسی می‌رسد که شبها به عبادت می‌ایستد و روزها روزه‌دار است».(7)
2. و همان حضرت فرمود: «ما مِن شَیءٍ اَثقَلُ فی‌المِیزانِ مِن خُلُقٍ حَسَنٍ؛ چیزی در میزان عمل در روز قیامت سنگین‌تر از اخلاق خوب نیست».(8)
3. و در جایی دیگر می‌فرماید: «اَکثَرُ ما یدخِلُ النّاسَ الجَنَّةَ تَقوی‌اللهِ وَحُسنُ الخُلُقِ؛ بیشترین چیزی که مردم را وارد بهشت می‌کند تقوا و اخلاق نیکو است».(9)
4. امام علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌ السلام از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقل می‌کند که فرمود: «عَلَیکُم بِحُسنِ الخُلُقِ، فَإِنَّ حُسنَ الخُلُقِ فی الجنَّةِ، لامَحالَةَ، وَإیاکُم وسُوء الخُلقِ فإنّ سُوءَ الخُلُقِ فِی‌النّارِ لامَحالَةَ؛ برشما لازم است که اخلاق خوب داشته باشید، زیرا سرانجام خوش اخلاق بهشت است و از بداخلاقی بپرهیزید که سرانجام آن آتش است».(10)
یکی از وصیت‌های اخلاقی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به علی علیه ‌السلام این بود: سه کار است که این امّت توانایی آن را (به طور کامل) ندارند، عدالت و برابری با برادر دینی در مال، و ادای حقّ مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران، و خدا را در هر حال یاد کردن، البتّه منظور گرفتن «سُبحانَ اللهِ وَالحَمدُلِلهِ وَ لا إلهَ اِلّا اللهُ وَاللهُ أکبَرُ» نیست، بلکه منظور این است هنگامی که کار حرامی در مقابل آنها قرار می‌گیرد، از خدا بترسند و آن را ترک کنند.(11)

پی‌نوشت‌ها:
1. همان مدرک، حکمت 137.
2. وسائل‌الشیعه، ج 8، باب 107 من أبواب أحکام العشرة فی السفر و الحضر، ح 8.
3. آل‌عمران، آیه‌ی 159.
4. قلم، آیه‌ی 4.
5. نصر، آیه‌ی 2.
6. معانی الاخبار، ص 83.
7. تفسیر مجمع‌البیان، ج 10، ص 333.
8. همان مدرک.
9. همین مضمون در وسائل الشیعه، ج 8، ص 504؛ تفسیر قرطبی، ج 10، ص 6707.
10. تفسیر روح‌البیان، ج 10، ص 108 .
11. تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 140.

منبع: گفتار معصومین علیهم‌السلام، جلد اول (درس اخلاق حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی)، گردآوری: سید محمد عبدالله‌زاده، قم: انتشارات امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، چاپ سوم، 1391.